عبد کریم
يا محسنُ بحق الحسن،عجل لوليک الفرج
یک شنبه 22 آذر 1394برچسب:امام رضا عليه السلام, :: 8:26 :: نويسنده : عبد کریم دلم هواي حريمت نموده اي سلطان /تويي رئوف و کريم ،اي مولا جان تمام زندگي ام گشته غرقِ در مشکل /قسم به جان جوادت، مرا بده تو امان شنيده ام دلتان بد به مادرت گِره خورده /ببخش اين سگِ دربارِ خود به فاطمه جان به پيشتان خجلم، ولي پناهي نيست /دلم هواي حرم کرده است، مولا جان کنار صحن شما، اين دلم قُرص است /حريم توست، بهترين پناهِ مظلومان تا ديده اين نوکر ،بر گنبد زردت خورد/چشمان گنه کارم ،همچون نم يک باران ديدم همه جا آقا، دورِ حرمِ امنت /جايي ننوشتي تو،برگشتِ سيَه رويان من هم که سيه رويم، اما به تو دل بستم /مولاي مني آقا ،مجنون توام سلطان شنبه 21 شهريور 1394برچسب:اللهم الرزقنا کربلا, :: 8:51 :: نويسنده : عبد کریم حرکت پرچم گنبد، بوي اسپند حرم دل اين زائرتان تاب ندارد آقا شوق حرکت در ورودي حرم، دارالسرور چشم اين نوکرتان خواب ندارد آقا صحن سقاخانه و پنجره اي از جنس عشق نوکرت در انتظار کرببلا تاب ندارد آقا سه شنبه 17 شهريور 1394برچسب:امام رضا و امام جواد عليهم السلام, :: 17:2 :: نويسنده : عبد کریم پابوس پدر اسم پسر را خواندم /در بين حرم واله و حيران ماندم ياد آن مه طلعتي که بود هستيِ حسين /بر لبم نام علي اکبر سلطان راندم با بردن نام حضرتش در مشهد /گر گدا کاهل بُود را به زمين چسباندم وقتي به لبم نام حسن جاي گرفت /از بي حرمي و غربتش درماندم تا در نظرم ياد غريبي حسين بنمودم /اقرح جفوننا،فابک علي الکرببلا را خواندم انگار که حساس ترين نام بُود پيش شما يا زهرا /پوزش طلبم که روضه ي کوچه به لب بود آندم بگذار که از غربت فرزند غريبت به شما هيچ نگويم /از غربت مهدي به خدا درماندم درماندم چون حضرت سلطان خراسان بشود شاد /من چند فضيلت ز علي مرتضي را خواندم گفتم چه بگويم که بگيرم بهترين هديه ز حضرت /من لعن عدوي مرتضي را به لبم چرخاندم اشکهايم راهِ ديدِ چشم من صد کرده است/ چونکه اين دل، ميل مشهد کرده است حضرت موسي الرضا دستي بکش بر اين دلم/ نوکرت در پاسخ مِهرِ شما بد کرده است بازهم لطف و عنايت کرده اي،ضامن شدي/ عاشقت غير از سرِ کوي تو را رد کرده است گر که دور از تو شدم قصدي نبوده اي رعوف/ تو که ميداني امامم،دل ،غفلت کرده است باز هم ميلاد تو من در کنارت نيستم/ حضرت سلطان مرا از دور دعوت کرده است هر کجا ذکر تو شد،آنجا بُود عين حرم/ اصلا انگار که بحر کرمت مَد کرده است ديگر نبُود ترسي براي زائرت ضامن آهو/ آندم که ميانِ قبر،ميلِ غربت کرده است يا رضا روزي ما باشد به دستان کريمِ مهدي ات/ پس يقين حضرت مرا راهي مشهد کرده است شنبه 20 تير 1394برچسب:, :: 6:39 :: نويسنده : عبد کریم درياب مرا که من گرفتار شدم از فرط گنه بي کس و بي يار شدم . من آمده ام فقط بگويم اين را. من کلب سر کوي تو دلدار شدم . باشد ز سرم زياده اين کلب شما . صد شکر که در حصن تو دلدار شدم . وقتی نگهم به پرچم سبزت خورد ياد آن دست علمگير علمدار شدم . روبه روي پنجره فولاد سقاخانه و ايوان طلا. من نشستم مات و مبهوت تو سالار شدم. در ورودي ضريحت من به خاک افتادم. و ز هر کس که بُود غير تو بي زار شدم من که از اين همه آشوب و گنه خواب بُدم با نگه بر سنگي از کوي تو بيدار شدم پسرت حضرت مهدي غريب است و طريد تو نگه کردي و من يار و هوادار شدم آنچه را ميخواستم در ذهن خود كردم مرور پيش از آنكه بر زبان آرم عنايت كرده اي جمعه 12 تير 1394برچسب:حرف دل با امام رضا, :: 1:6 :: نويسنده : عبد کریم در هر نفسم كرببلا را ز تو خواهم / سلطان شدي و بنده گدا، غرق گناهم از بس كه شما معدن رحمي و سخاوت / رفت از نظرم جمع معاصي و خطا، كل گناهم سه شنبه 9 تير 1394برچسب:ديار خراسان, :: 2:0 :: نويسنده : عبد کریم
در تحير مانده ام من كيستم در اين ديار / آدمم،كلبم، چه هستم پيش يار؟ ناگهان صوتي به دل آمد چنين الهام كرد / كلب اين سلطان شدن دارد بسي هم افتخار صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ با عرض سلام خدمت بازديد کنندگان محترم .اين وبلاگ با موضوعيت اصلي اشعار مذهبي طراحي شده است . براي سهولت در دسترسي به اشعار مورد نظر در قسمت عناوين مطالب شخصيت مورد نظر خود را انتخاب کنيد.ضمنا احاديث مهم و ضروري در قسمت عناوين مطالب قرار داده شده است. آدرس کانال تلگرام @Abdekarim_ir يا علي مدد موضوعات آخرین مطالب نويسندگان |
||
|